بررسي عوامل موثر بر طول مدت تغذيه با شيرمادر دركودكان تحت پوشش مراكز بهداشتي‌درماني شهر ايرانشهر82-1381

زينت مرتضوي ، عفت تمنانلو ، تهمينه كريم زايي - دانشگاه علوم پزشكي زاهدان ، دانشكده بهداشت

مقدمه و هدف: تغذيه با شيرمادر به عنوان بهترين شيوة تغذية كودك مطرح مي باشد. شيرمادر كاملترين غذا براي تغذية كودك است. تغذية شيرخوار با شير مادر ، مادر و كودك را در آينده در برابر بيماريهاي مختلف حفظ مي نمايد. هدف اين مطالعه بررسي عوامل موثر بر طول مدت تغذيه با شير مادر در كودكان تحت پوشش مراكز بهداشتي‌درماني شهرايرانشهربود.

روش تحقيق: در اين مطالعه طول مدت تغذيه با شير مادر در400 کودک زير 3 سال طي يک مطالعة کوهورت تاريخي مورد بررسي قرار گرفت. داده ها با استفاده از نمودار کاپلان ماير و آزمونLog Rank به کمک نرم افزار SPSS آناليز شد.

يافته ها: ميانگين طول مدت شيردهي72/5 ±64/18 ماه بود. با آزمونLog Rank طول مدت شيردهي با تحصيلات مادر ، سن مادر ، سن شروع غذاي كمكي، و رتبة تولد كودك رابطة معني دار آماري نشان داد. ميانگين مدت زمان شيردهي در زنان زير 25 سال 64/17 ماه ، و در زنان بالاي 35 سال92/20 ماه بود. بيشترين ميزان تداوم تغذيه با شيرمادر از نظر تحصيلات در مادران بيسواد (29/19ماه ) مشاهده شد. مادراني كه تغذية تكميلي را قبل از 4 ماهگي كودك شروع كرده بودند ، و همچنين مادراني كه اولين تجربة شيردهي را داشتند كمترين طول مدت شيردهي(به ترتيب 60/12 و 74/17 ماه ) را دارا بودند.

نتيجه گيري: براساس نتايج مطالعه زنان با تحصيلات بالاتر ، سن كمتر ، شاغل اداري ، و با اولين تجربة شيردهي طول مدت شيردهي كمتري داشتند. مداخلات بايستي جهت بهبود و پيشرفت آگاهي و دانش شيردهي ، افزايش اعتماد و اطمينان در مادر به توانايي وي براي شيردهي و غلبه بر موانع شيردهي باشد.

 

The effective factors on the duration of breastfeeding in children referring to Health Centers in Iranshahr- 2003

Authors: Zinat Mortazavi, Effat Tamnanloo, Tahmineh Karimzaei

Address: Zahedan University of Medical Sciences, School of Health

Introduction: Breastfeeding is the best method and the most complete for baby feeding. Breastfeeding protects mother and baby against different diseases. The purpose of this study was to assess the factors on affecting the duration of breastfeeding among children referring to Health Centers in Iranshahr.

Material & Methods: The duration of breastfeeding via a Historical Cohort Study was carried out in Health Centers in Iranshahr, and 400 children less than 3 years were studied. Data was analyzed by using survival analysis (Kaplan miere and Log Rank Test) with SPSS software.

Results: The mean duration of breastfeeding was 18.64±5.72 months. A significant association between duration of breastfeeding and mother age, onset of supplementary feeding, birth rank, and mother education was showed by Log Rank Test. The mean duration of breastfeeding in women less than 25y, and more than 35y was 17.64 and 20.92 months, respectively. The uneducated mothers had the highest level of duration of breastfeeding (19.29). The mother who gave supplementary food to their babies before reaching four months of age, and also the mothers who had first experience had the least duration of breastfeeding (12.60 and 17.74, respectively).

Conclusion: According to the study results, women with higher education, lower age, working women's, and first experience of breastfeeding had lower duration of breastfeeding. Interventions should focus on improving breastfeeding knowledge, enhancing confidence in one's ability to breastfeed, and overcoming barriers to breastfeeding

 

 

 

بررسي شيوع كاهش وزن، اضافه وزن و چاقي در دانش آموزان دختر شهر تهران در سال1381

 

دكتر حبيبه مظفري1 – دكتر بهروز نبئي2

1مركز تحقيقات ايمونولوژي ، آسم وآلرژي- دانشگاه تهران

2گروه پزشكي اجتماعي دانشكده پزشكي –دانشگاه تهران

مقدمه :درمطالعات اخير ديده شده كه شيوع بالاي اضافه وزن وچاقي افزايش يافته وتغيير روند از كاهش وزن بسمت اضافه وزن وچاقي در بچه ها ميباشد. لذا فراواني چاقي ، اضافه وزن وكاهش وزن در دختران دانش آموزمورد بررسي قرار گرفت. مواد وروشها :دراين مطالعه مقطعي كه درسال 1381 دريك نمونه 1800 نفري ازدانش آموزان دختر 6-12 ساله شهر تهران با روش نمونه گيري خوشه اي چندمرحله اي انجام شد ، قد ووزن دانش آموزان اندازه گيري شد.

BMI(Body Mass Index) محاسبه و با استفاده از استانداردهاي بين المللي NCHS

(National Center for Health Statistical Percentile) به گروههاي كاهش وزن ، طبيعي ، اضافه وزن وچاق تقسيم گرديد. سپس فراواني در هر گروه تعيين و ارتباط بين اين شاخصها و متغيرهاي اقتصادي اجتماعي سنجيده شد.

نتايج : شيوع كاهش وزن ، اضافه وزن وچاقي در دانش آموزان مورد مطالعه بترتيب 4/13( 01/15- 52/11CI= ) ، 3/13 (96/14 – 76/11CI= ) و7/7 (3/9- 25/6 CI=) درصد بدست آمد وارتباط معني داري بين شاخصهاي فوق با سن(P=0.001) ، نوع سرگرمي(P=0.03) ، نوع مدرسه(P=0.O4) ومحل زندگي(P=0.02) وجودداشت.

بحث : شيوع بالاي كاهش وزن ، سطح تغذيه اي پايين را در جامعه نشان ميدهد. علاوه بر اين چاقي واضافه وزن يك خطر عمده براي سلامت جامعه محسوب مي شود كه با بسياري از فاكتورهاي اقتصادي اجتماعي مرتبط است.اين نتايج با نتايج ساير مطالعات در كشورهاي در حال توسعه وحتي توسعه يافته مطابقت دارد.با توجه به اين كه كاهش واضافه وزن دو سر طيف سوء تغذيه محسوب مي گردند برنامه ريزي صحيح تغذيه اي در كودكان يك امر ضروري بنظر مي رسد.

 

Assessment of Underweight and Overweight in Elementary

School-Girls in Tehran

Mozafari H ,MD.1, Nabaei B., M.D.2

1Immunology , Asthma and Allergy Research Institute,Tehran University of Medical

Sciences, Tehran,.IRAN

2Dept of Social Medicine, Faculty of Medicine, Tehran University of Medical

Science .IR .IRAN

Introduction: Some studies have shown the high frequency of overweight and the change in the trend of underweight towards overweight and obesity in children. However, few researches are available on nutritional status of younger children.

Method & Materials: This cross-sectional study was conducted in 2002 and a sample of 1800 children between 6-12 years old was obtained using a multistage cluster random sampling method in Tehran (the capital city of Iran). Height and weight were measured and at the same time related socioeconomic information were collected. NCHS( National Center for Health Statistical Percentile) reference data were used to detect underweight , overweight ,normal and obesity.

 

Results: Compared with the reference of NCHS, the prevalence of underweight, overweight and obesity in children was 13.4 %(CI=11.52-15.01) ,13.3% (CI= 11.76- 14.96) ,and 7.7% (CI=6.25- 9.3) respectively .There was a positive relationship between anthropometric indices and age(P=0.001), type of school(P=0.04), place of living(P=0.02), kind of hobby(P=0.03),and self-image(P=0.001).

 

Conclusion: For Tehranin children, the nutritional status of the entire population is poor and the prevalence of underweight is high. Also overweight and obesity is a major problem for public health and it relates to some factors such as physical inactivity, sedentary lifestyle , and economical factors such as, the type of school(private& public) and the place of living, although underweight has reminded as an essential problem yet. This is compatible with other developing and developed countries. As you know, underweight and overweight are the extremities of malnutrition. So we should have a good planning for nutritional status in children.

 

 

آگاهي پزشكان در مورد تداخل داروها در تغذيه شيرخوار با شير مادر

دكتر سيد حسام الدين نبوي‌زاده – دانشگاه علوم پزشكي ياسوج – بخش كودكان

دكتر محسن عوض پور

مقدمه: شير مادر بهترين رژيم غذايي كودك در 2 سال اول زندگي مي‌باشد. در 6 ماهه اول شير مادر تنها غذاي كودك مي‌باشد. بسياري از مادران در دوره شيردهي به دارو احتياج دارند. تقريباً همه داروها در شير ترشح مي‌شوند، بسياري از داروها با وجود ترشح در شير بي‌خطر هستند ولي بعضي از داروها عوارض غير قابل برگشتي در شيرخوار ايجاد مي‌كنند. آگاهي پزشكان در مورد عوارض داروها در دوران شيردهي در جلوگيري از عوارض ناخواسته داروها و توصيه به داروهاي بي‌خطر تعيين كننده است. اين تحقيق به منظور تعيين آگاهي پزشكان عمومي و اينترنهاي شهر ياسوج موارد مصرف و منع مصرف داروهاي شايع در دوران شيردهي در سال 82 انجام گرفت.

مواد و روشها: دراين بررسي توصيفي 60 پزشك عمومي و 28 اينترن به وسيله پرسشنامه‌اي مشتمل بر 20 سوال مورد پرسش قرار گرفتند. در اين مطالعه 45% پزشكان مدت طبابت كمتر از 4 سال و 55% مدت طبابت بيشتر و يا مساوي 4 سال داشتند.

نتايج : در اين بررسي مشخص شد كه اكثر پزشكان و اينترنها از سطح آگاهي متوسطي (به ترتيب 08/2 ± 38/10 و 02/2 ± 57/10) برخوردار بودند و بين آگاهي پزشكان عمومي و اينترنها اختلاف معني‌داري وجود ندارد و همچنين مدت طبابت و ديدن دوره‌هاي بازآموزي تفاوتي در اين رابطه ايجاد نمي‌كند.

نتيجه گيري كلي: با توجه به اهميت تغذيه با شير مادر و آگاهي كم پزشكان كه موجب اختلال در شيردهي مادران هم از نظر توصيه به مصرف دارو و يا توصيه به عدم مصرف شير مادر در موارد غيرضروري مي‌شود و عدم كارآيي بازآموزيهاي رايج، لازم است برنامه مدون جهت بازآموزي همراه با جزوات جهت مصرف در مطب پزشكان تهيه گردد.

كلمات كليدي: تغذيه با شير مادر، دارو، پزشكان عمومي

 

Awareness of physician about drug interaction in breast feeding

 

Nabavizadeh H.,M.D.,Yasuj university of medical sciences , Department of Pediatrics

Dr mohsen avazpoor

Introduction: Maternal medications may affect the production and safety of breast feeding. Most commonly used medications are safe but each should be investigated if used during breast feeding.

Material &methods: This study was done in descriptive method in order to determine the level of awareness of general practitioners and interns(medical student) of Yasuj city about indications and contraindications of drug consumption during lactation.

In this study 60 general practitioners and 28 interns were interviewed( questionaire, consisting 20 questions about drugs in lactation).

Results :It was determined that there is no significant statistical difference between awerness of practitioners , interns and between awareness of practitioners and years of post graduation.(P>0.5)

The awareness of general practitioners and interns is not desirable and this awareness has not significant relation with years of post graduation and reinstruction state.

Coclusion ;It is necessary that educational programs of universities for collegers and graduated practitioner to be reviewed

Key words:Breast feeding ,Drug ,General practitioner

 

ارزيابي وضعيت تغذيه كودكان 59-6 ماهه شهرستان خواف

محمد نجفي ، كارشناس ارشد مركز بهداشت استان خراسان

دكتر محمد جواد پريزاده ،‌معاون بهداشتي دانشگاه و مدير مسئول فصلنامه را ز بهزيستي

چكيده: ارزيابي وضعيت تغذيه به عنوان معياري است كه مي توان به وسيله آن سلامت جامعه را تعيين نمود وضعيت تغذيه در يك جامعه با طيف گسترده اي از حوزه هاي مختلف اقتصادي – اجتماعي مرتبط است. در حوزه سلامت نيز در تغذيه كودكان زير پنجسال يكي از عوامل اساسي تعيين كننده ميزان مرگ ومير است

هدف : هدف از اين مطالعه تعيين وضعيت تغذيه كودكان زير پنج سا ل در شهرستان مرزي و محروم خواف بوده كه در اواخر سال 1377 انجام گرديد.

روش بررسي : متعاقب استاندارد سازي ابزارها و مواد مورد نياز در طرح 280/15درصد( 2779 نفر) از كل كودكان مورد مطالعه در مناطق روستايي (2426 نفر ) و شهري (353 نفر ) بر اساس تراكم خانوار ، بصورت راندوم و سيستماتيك مورد ارزيابي قرار گرفتند . معيار هاي كيفي سوء تغذيه ،‌شامل كم وزني ( Underweighting ) كوتاهي قد ) Stunting) وكمي رشد Wasting) ) به تفكيك در گروههاي سني و جنسي و بر اساس موقعيت جغرافيايي مورد ارزيابي قرار گرفت .

نتايج: نتايج نشان دادند كه شاخص HAZ<-2) ) Stunting در شهرستان خواف 68/1 =46/38 درصد در ميان پسران بيش از دختران بوده است (P<0.05)و ارتباطي ميان مناطق شهري و روستايي وجودنداشت

(P>0.05). بيشترين ميزان آن در هر دوجنس ،‌درمنطقه قاسم آباد (70/43% ) و سنگان (82/40%) و درگروه سني 24-12 ماهه (34/44% ) بوده است شاخص ( 2- Waz<) Underweighting در شهرستان خواف 31/1±22/20 درصد بوده و ارتباطمعنا داري ميان مناطق شهري و روستايي وجود نداشت.( (P>0.05

. بيشترين ميزان آن در هر دوجنس ، در منطقه قاسم آباد (32/23درصد) و سنگان (27/28درصد) بود. شاخص Wasting (waz<-2) در شهرستان خواف 78/0± 28/4 درصد بود كه بيشترين ميزان آن در چمن آباد (95/4%) مشاهده شد . همچنين ميانگين صدك كودكان مورد مطالعه در شهرستان كمتر از 30 بوده است .

نتيجه گيري : بر اساس شاخصهاي اندازه گيري شده ،‌وضيعت سوء تغذيه در ميان كودكان شهرستان خواف شديد بوده و نياز به يك برنامه عملياتي ضربتي دارد كه درمرحله دوم تحت عنوان غني سازي در آن شهرستان دنبال مي شود .

كلمات كليدي :سوء تغذيه كودكان، كم وزني ، كوتاهي قد ، كمي رشد.