مرکز آموزشی، پژوهشی و درمانی دکتر شيخ

امتیاز کاربران

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال

بررسي علل و علائم بستري كودكان زير 5 سال در بخش هاي اطفال واورژانس بيمارستان قائم (عج) مشهد-در سال هاي 83-1382

دكتر احمد هاشم زاده ، دانشيار گروه اطفال دانشگاه علوم پزشكي مشهد

دكتر فرهاد حيدريان ، استاديار گروه اطفال دانشگاه علوم پزشكي مشهد

چكيده

زمينه و هدف: علل بستري كودكان در بخش اطفال بيمارستان ها در حال تغيير است. در اين مطالعه شايع ترين علل بستري كودكان در 5 سال اول عمر و طول مدت بستري مورد بررسي قرار گرفته است. اطلاع از آمار مربوطه با توجه به عوارض اين بيماري ها نتيجه مطلوبي در كيفيت مديريت و تامين امكانات مربوطه در بخش اطفال خواهد داشت.

مواد و روشها: اطفال بستري در سرويس اطفال بيمارستان قائم (عج) طي مدت يك سال مورد بررسي قرار گرفتند. پس از تكميل پرسشنامه كه با توجه به پرونده بيماران انجام گرفت، داده ها توسط نرم افزارهاي SPSS و Excel و آزمون هاي مجذور كاي و تي مورد بررسي قرار گرفت.

يافته ها: در ميان 800 كودك بستري شده در بيمارستان، علت مراجعه در 8/57 درصد بيماران تب، 41 درصد تشنج، 9/20 درصد سرفه و در 3/7 درصد تنگي نفس بوده است.شايع ترين تشخيص ها به ترتيب تب و تشنج (4/41 درصد)، پنوموني (4/13 درصد)، برونشيوليت (6/8 درصد) و آسم (5 درصد) بوده است.

نتيجه گيري: در اين مطالعه شيوع پنوموني، برونشيوليت حاد، تب و تشنج بيشتر و شيوع آسم كمتر از ميزان جهاني به دست آمد. لذا توجه بيشتر به بيماري هاي عفوني به ويژه بيماري هاي دستگاه تنفسي ضروري است. (مجله دانشكده علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درماني سبزوار، دوره 12/شماره 4/صص 47-42).

كلمات كليدي: شيرخواران بستري؛ تب؛ كودكان بدحال

امتیاز کاربران

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال

بررسي نتايج مراجعين به كلينيك ژنتيك اطفال در طي 18 ماه در بيمارستان قائم (عج) مشهد

دكتر نصرت لطفي، دكتر محمدتقي صراف، دكتر فرهاد حيدريان

دانشگاه علوم پزشكي مشهد

خلاصه

زمينه و هدف: در تمام افراد حتي به ظاهر سالم آلل هاي مغلوب بيماري زاي بسياري وجود دارد كه در صورت ازدواج فاميلي به دليل تشابه ژنتيكي احتمال هموزيگوت شدن فرزندان و ايجاد بيماري بيشتر مي شود. با توجه شيوع ازدواج هاي فاميلي در كشور و در نتيجه افزايش شيوع بيماري هاي ارثي خصوصا انواع مغلوب، مطالعه حاضر انجام شده است.

مواد و روش ها:در اين مطالعه به بررسي بيماران مراجعه كننده به كلينيك ژنتيك اطفال بيمارستان قائم (عج) مشهد به مدت 18 ماه پرداخته شده است روش نمونه گيري بررسي كل موارد مراجعه كننده بوده است جمع آوري اطلاعات با تكميل پرسشنامه بوده است كلا 163 پرونده بررسي گرديد.

يافته ها:شيوع نسبي بيماري هاي منوژنيك 7/22%، كروموزومي 8/25%، مولتي فاكتوريل 2/39% و غيرژنتيكي 3/12% بود. بيشترين ازدواج فاميلي در گروه بيماران منوژنيك (3/70%) بود ميانگين سن مادران در بين بيماران كروموزومي از ساير بيماران بيشتر بود (28 سال) بيشترين تعداد سقط در گروه بيماران كروموزومي (16/%) بود در 9/85% موارد منبع ارجاع به كلينيك، پزشك بوده است.

نتيجه:در بسياري از موارد مشاوره ژنتيك توصيه مي شود از جمله آنها مي توان به ازدواج هاي فاميلي، سقط هاي مكرر، در معرض تراتوژن قرار گرفتن، حاملگي در خانم هاي مسن را ذكر نمود.

امتیاز کاربران

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال

عوامل موثر بر میزان آگاهی مادران دارای فرزند زیر 6 سال در خصوص تفسیر منحنی رشد کودکشان در روستای قوچ پلنگ تحت پوشش مرکز بهداشتی درمانی روستایی قلعه بالا (پاییز 1385)

دکتر حسن مکارم مدیر شبکه بهداشت درمان- دکتر ابوالقاسم مختاری سرپرست مرکز بهداشت

اعظم رضایی کارشناس بهداشت خانواده- علی بهزادی مسئول واحد سلامت خانواده و جمعیت

موسی عبدی و محمدرضا جوانی کاردان مبارزه با بیماریها

اعظم خزاعی کاردان بهداشت خانواده-عصمت مقدسی بهورز

مقدمه: ارزیابی سلامت هر کودک، پرداختن به نحوه رشد و نمو اوست. مناسب ترین راه پیشگیری از سوء تغذیه و اطلاح آن در صورت بروز، توزین منظم کودک و ترسیم پیشرفت رشد وی بر منحنی رشد است. این پژوهش به منظور بررسی عوامل دخیل بر میزان آگاهی مادران از تفسیر منحنی رشد انجام گرفت.

مواد و روش کار:مطالعه به روش توصیفی- مقطعی بود و جامعه مورد پژوهش شامل تمام مادران دارای فرزند زیر 6 سال بودند .

ابزار مطالعه:پرسشنامه ای بود که شامل دو قسمت بود، قسمت اول حاوی 17 سئوال در خصوص اطلاعات زمینه ای و قسمت دوم حاوی 16 سئوال در مورد میزان آگاهی مادران بود. اطلاعات داده ها از طریق نرم افزارepi6 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته ها:نتایج حاصله نشان داد آگاهی مادران در رابطه با تفسیر منحنی رشد بدون در نظر گرفتن متغیر ها 9/72 درصد دارای آگاهی خوب و 6/18 درصد آگاهی متوسط و 5/8 درصد دارای آگاهی کم بودند.

بین آگاهی و تعداد فرزندان و تعداد خانواده و وقت کافی مادر و تعیین زمان بعدی مراجعه و رسم منحنی رشد در هر بار مراجعه مرتب به خانه بهداشت با P<0/05 رابطه معنی وجود دارد.

بحث و نتیجه گیری :نتایج این پژوهش و سایر مطالعات مشابه نشان میدهد که آگاهی مادران، 9/72 درصد خوب بوده، اما فقط 7/40 درصد آنان قادر به نشان دادن روند رشد کودک خود بودند . با توجه به این که 4/94 درصد آنان دارای وقت کافی و 1/83 درصد آنان اطلاعات بهداشتی خود را از خانه بهداشت کسب می نمودند و 1/94 درصد اعتراف به رسم منحنی رشد در هر بار مراجعه داشتند. میتوان ، با توجه به سطح سواد مادران برنامه ریزیهای بهتری جهت آموزش و مشارکت بیش از پیش آنها در پایش رشد نمود.

واژه های کلیدی : آگاهی مادران-منحنی رشد

امتیاز کاربران

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال

آيا شيوه زندگي كودكان و نوجوانان ايراني سلامت امروز و فرداي ايشان را تامين مي كند؟

رویا کلیشادی- دانشیار متخصص کودکان

مقدمه: با توجه به فراواني قابل توجه و روزافزون بيماري هاي غيرواگير در كشور ما، شكل گيري عادات مرتبط با شيوه زندگي از سنين كودكي و ارتباط رفتارها و عوامل خطرزاي اين سنين با سال هاي بعدي عمر از يك سو و نسبت قابل توجه جمعيت كودك و نوجوان جامع از سوي ديگر، مطالعه حاضر جهت بررسي وضعيت رفتارها و عوامل خطرزاي مرتبط با بيماري هاي مزمن بزرگسالي در اين گروه سني انجام شد.

روش اجرا: اين مطالعه كشوري با حمايت سازما ن بهداشت جهاني و توسط وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشكي و وزارت آموزش و پرورش در نواحي شهري و روستايي 23 شهرستان انجام شد. انتخاب نمونه ها به صورت خوشه اي تصادفي چند مرحله اي انجام شد. در مجموع، 21111 دانش آموز 6 تا 18 ساله (4/51% دختر و 6/48% پسر) و يكي از والدين ايشان مورد بررسي قرار گرفتند. به علاوه اطلاعات مربوط به مصرف (فعال/غيرفعال) دخانيات در 11998 دانش آموز مقاطع راهنمايي و متوسطه ساكن در 20 شهرستان جمع آوري و نمونه خون جهت بررسي عوامل خطرزاي بيوشيميايي از 4811 دانش آموز 6 تا 18 ساله ساكن در 6 شهرستان گرفته شد.

يافته ها:فراوان ترين نوع روغن مصرفي در تهيه غذا در منزل دانش آموزان از انواع روغن جامد هيدروژنه بود (8/73 درصد) و در 6/41 درصد موارد از نان هاي سبوس دار استفاده مي شد و 7/19 درصد دانش آموزان هيچگاه به غذاي سفره نمك اضافه نمي كردند.

ميانگين تكرر مصرف سبزي و ميوه جات 5/16 با در هفته و ميانگين تكرر مصرف انواع شيريني 10 بار در هفته و انواع ميان وعده غذايي چرب و شور 9/4 بار در هفته بود. انواع غذاهاي سرخ شده به طور ميانگين 98/3 بار در هفته مصرف مي شد.ميانگين مدت زمان صرف شده براي فعاليت هاي كم تحرك (< 3 متز)، 43/16 ساعت در شبانه روز بود به طور كلي، فعاليت جسمي با ارتقاي مقطع تحصيلي روند رو به كاهش داشت و طول مدت فعاليت هاي با شدت متوسط و شديد در دختران نسبت به پسران كمتر بود. ميانگين مدت صرف شده براي تماشاي تلويزيون و سرگرمي هاي رايانه اي 19/4 ساعت در شبانه روز بود.در مجموع 1/51 درصد دانش آموزان ذكر كرده بودند كه يكي از اقوام درجه يك يا دوي ايشان دخانيات مصرف مي كند، 3/14% دانش آموزان شرح حال مصرف سيگار را ذكر كرده بودند كه مي كشند، اين فراواني در پسران (5/18%) با تفاوت معني داري بيش از دختران (1/10%) بود. مصرف تفريحي قليان يك عامل مهم در گرايش به ساير مواد دخاني بود.در مجموع 9/13 درصد نمونه هاي مورد بررسي دچار كمبود وزن و 5/13 درصد داراي اضافه وزن بودند و1/4 درصد فشار خون < صدك 95 داشتند.كلسترول بالا در 5 درصد دانش آموزان شامل 5/4% پسران و5/5% دختران وجود داشت. HDL-C پايين در 8/27 درصد نمونه ها شامل 4/27% پسران و 1/28% دختران و سطح بالاي LDL-C در 2/10 درصد دانش آموزان و بدون تفاوت معني دار بين دو جنس وجود داشت. سطح غيرطبيعي تري گليسريد در 7/19 درصد دانش آموزان شامل 4/18% پسران و 9/20% دختران وجود داشت. بررسي فراواني تجمعي عوامل خطرزا در دانش آموزان نشان داد در 4/36% دانش آموزان در مقطع ابتدايي، 6/34% در مقطع راهنمايي و 8/31% در مقطع متوسطه و به طور كلي در 4/34% كل دانش آموزان مورد بررسي دست كم يك عامل خطرزا وجود داشت.

نتيجه گيري: مداخلات بنيادي در راستاي فراهم آوردن بستر مناسب براي ارتقاي عملكرد خانواده ها در جهت اصلاح شيوه زندگي و پايش رفتارها و عوامل خطرزاي كودكان و نوجوانان در ارتباط با بيماري هاي غيرواگير لازم است تا بتوان با برنامه ريزي به موقع علاوه بر ارتقاي سلامتي فعلي به پيشگيري از همه گيري بيماري هاي غيرواگير در سال هاي آتي كمك كرد.

كليد واژه ها: بيماري هاي غيرواگير، پيشگيري ابتدايي و اوليه، شيوه زندگي، پايش

امتیاز کاربران

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال

بررسي انواع اختلالات کلامی كودكان مراجعه كننده به واحد گفتار درماني اداره بهزيستي و اقدامات توان بخشي انجام شده در اين رابطه در شهرستان تربت حيدريه سال 1385

دستجردي محمد (كار شناس گفتار درماني اداره بهزيستي شهرستان تربت حيدريه )-حسيني زهره (كار شناس ارشد پرستاري و مربي خدمات بهداشتي مركز اموزش بهورزي تربت حيدريه -حسيني محمد (کار شناس بهداشت عمومی

خلاصه:بر طبق آمار سازمان جهاني بهداشت در حال حاضر 500 ميليون معلول در جهان وجود دارند كه يك سوم اين معلولين را كودكان تشكيل مي دهند و معلولیت مشكلات عمده اي را براي كودك ، خانواده و جامعه ايجاد مي كند.(3)

معلوليت مجموعه اي از عوامل جسمي ، ذهني ، اجتماعي و يا تركيبي از آنهاست كه به نحوي در زندگي فرد اثر گذار است. (6) يكي از اشكال معلوليتها ،اختلال در بر قراري ارتباط با ديگران و انتقال مفاهيم از طريق زبان و گفتار است که می وتواند شامل اختلالات گفتاری ،زبانی ،اختلالات توليدي گفتار ، اختلالات صوت ، لکنت و اختلالات کلامی ناشی از کم شنوايي و ... باشد .(1)

براي كودكان، تكامل زبان و كلام تأثير عميقي روي ساير جنبه هاي رشد آنان دارد. توانايي زباني و كلامي مناسب و مؤثر كودك باعث رشد در زمينه بازي، ارتباط با همسالان، پیشرفت تحصيلي، شناخت كلامي و تكامل رفتاري و هيجاني او مي گردد و برعكس، چنانچه عملكرد ارتباطي كودك مشكل داشته باشد حتي در شكلهاي نسبتاً خفيف با پيامدهاي زيان آور اجتماعي-رواني و افزايش خطر ابتلا به اختلالات روانپزشكي همراه است. (3)بنا بر اين براي گسترش شخصيت سالم براي كودك مي بايست بر مشكل وي تمركز كرد و با انجام توان بخشي در امر بر طرف كردن اختلالات کلامی كوشيد .(1)

با توجه به فعالیت معاونت توان بخشی در سازمان بهزیستی و اهمیت رسیدگی به موقع به اختلالات كلامي مخصوصا در گروه كودكان كه جزء آسيب پذير ترين گروههاي سني به شمار مي روند و از سوي ديگر شروع و ادامه روند درمان در اين گروه بسيار موثر است بر ان شديم كه بررسی انواع اختلالات و معلولیت كلامي و اقدامات انجام شده در اين رابطه را در كودكان مراجعه كننده به اداره بهزيستي شهرستان تربت حيدريه در طول سال 85 را داشته باشیم.

واژه های کلیدی:اختلالات کلامی- کودکان سازمان بهزیستی

مواد و روشها: اين پژوهش از نوع توصيفي و تحليلي چند متغيره و يك گروهه مي باشد كه در آن جمع اوری داده ها با مراجعه به پرونده كل مراجعين به واحد گفتار درماني سازمان بهزيستي شهرستان تربت حيدريه در طول سال 85 در نظر گرفته شده است ،استخراج داده ها از مواردي نظير ،علت مراجعه سن كودكان مراجعه كننده ،سم . سواد والدین ،نوع و تشخیص اختلال کلامی ،تعداد جلسات درمان ،نوع درمان و ميزان پيشرفت درمان و همکاری خانواده ها مورد بررسي قرار گرفته است

داده هاي استخراجي طبقه بندي و كد بندي شده ،تجزيه و تحليل داد ه ها با استفاده از نرم افزار آماري SpSS نسخه 11 انجام شده و در توصيف داده ها از جداول توزيع فراواني و نمودار ها و در تحليل داده ها از تست اناليز واريانس يك طرفه و تی تست استفاده شده است .

یافته ها:5/72 در صد مبتلایان به اختلالات کلامی پسر بودند ،بیشترین بار مراجعات به گفتار درمانی در سن 7 سالگی بود.5/27 در صد دارای بهره هوشی نرمال و 5/72 در صد به درجاتی دچار معلولیت ذهنی بودند. 7 /50 در صد والدین در این کودکان دارای نسبت فامیلی بودند1/51 در صد موارد اختلالات از نوع تاخیر در رشد گفتار و زبان بوده است .نشان داد كه بين سن كودك و پيشرفت درمان، ميزان معلوليت كودك و سکونت او در شهر و يا روستا،میزان سواد پدران با روند پیشرفت درما ن و همکاری خانواده رابطه معني دار آماري وجود نداشت . بين پيشرفت درمان و همكاري خانواده ها ،و نیز میزان سواد مادر و همکاری خانواده در ادامه روند درمان رابطه مستقيم معني دار آماري وجود دارد(0.001 p=)

نتیجه گیری :با افزايش مشاوره های قبل از ازدواج ،ارتقاء آگاهی خانواده ها در مورد اختلالات کلامی و افزایش سطح سواد مادران و توان مند سازی آنها در خانواده می توان اقدامات پیشگیری و توان بخشی موثر انجام داد.