مرکز آموزشی، پژوهشی و درمانی دکتر شيخ

کودک در خانواده خشن

امتیاز کاربران

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 

اهميت سالهاي اول زندگي - افراط و تفريط در محبت - سردي در خانواده - تشنج در خانواده 

 
 

كودك در خانوده خشن

براي اداره درست خانواده به ضوابط و مقرراتي نياز است تا پدر و مادر از سنديت و اقتدار برخوردار باشند . ولي مثل همه چيز بايد حد متعادل و ميانه فراموش نگردد و جو خانواده به استبداد و خشونت كشيده نشود .

در مورد اعمال قانون و مقررات براي كودك نظرات متفاوتي وجود دارد . عده اي معتقدند به اصل دموكراسي و شركت كودك در تهيه و تدوين و اجراي مقررات ، عده اي موافق با استبداد و خشونت براي كودك هستند و در مقا بل برخي موافق با هيچ گونه مقررات و ضوابط براي كودك نمي باشند.

در يك خانواده كه خشونت و استبداد را براي كودك خود برگزيده اند ، پدر و مادر در تمام امور كودك دخالت مي كنند و منتظرند تا از كودك خطايي سر بزند تا اورا تنبيه كنند . كودك را حتي در مقابل ديگران و در جمع به باد كتك و تنبيه لفظي و بدني مي گيرند . به كودك تكاليفي با اعمال زور واگذار مي كنند كه از توانايي او خارج است . به بهانه هاي مختلف از بازي هاي مورد علاقه كودك جلوگيري مي كنند . اصرار به اجراي دقيق دستور و فرمان آن چنان كه هيچ گونه تخلفي نپذيرد. و گاهي به قدري اين رفتار شديد و گسترده است كه كودك هيچ گونه اختياري از خود ندارد و تمام وجودش آكنده از ترس است . چرا گاهي پدر و مادر ها كه بايد كانون عشق و علاقه كودك خود باشند به منبع ترس و ارعاب بدل مي گردند .

بعضي از والدين از ارزش كودك و كرامت ذاتي كه از كرامت روح الهي نشأت گرفته غافلند . برخي معتقدند كودك ذاتا شرور است و بايد اورا كتك زد . مي خواهند با ايجاد رعب در دل كودك او سر تسليم و اطاعت در آورد و راه انحراف نپيمايد. خود به همينگونه تربيت شده اند و راه ديگري بلد نيستند و كودك فرزند ناخواسته اي بوده و خانواده نتوانسته او را بپذيرد .

پدر يا مادر از دست يكديگر عصباني هستند و عقده شان را سر كودك خالي مي كنند .

گاهي هم والدين دچار ساديسم و اختلال ديگر آزاري هستند و با اعمال خشونت كودك خود را مي آزارند . نزديك به نيمي از كودك آزاريها و يا كشته شد ن فرزندان طبق بعضي بررسيها ، توسط والدين آنها صورت گرفته است . كودك در اين خانواده تبديل به فردي مي شود ، منزوي و گوشه گير ، خموده و افسرده ، منفي باف و دچار اضطراب . اضطراب وي به صورت مكيدن انگشت ، شب ادراري ، و بي تفاوتي نمايان مي شود . و حتي دچار لجبازي و منفي بافي مي شوند . در بعد عاطفه ، كودك در اين خانواده فردي ترسو، وسواسي ، داراي عقده حقارت ، كينه خواه ، و خواستار اعمال خشونت بار مي آيد . در اجتماع افرادي گستاخ و آماده طغيان هستند . احساس تعهد و مسؤليت در آنها ضعيف است . ممكن است حالت تسليم و رضا در مقابل امور داشته باشند و گاهي نافرماني و مقاومت داشته باشند . بر اساس يك تحقيق 24% بزهكارها ثمره تربيت خشن هستند . انظباط هاي سخت و خشن مانع رشد فكري هستند چون قدرت ابتكار كودكان را از آنها سلب مي كند و كنجكاوي كودك كشته مي شود و كودك احساس بدبختي مي كند و در نهايت سر به عصيان و انتقام گيري برمي دارد . نسبت به پدر ومادر كينه توز خواهند شد و حتي مسايل حساس و جدي خود را با آنان در ميان نمي گذارند .