از حاكميت باليني چه ميدانيم؟
آغاز: جنبش ارتقاء كيفيت خدمات سلامت در سال 1948 در انگلستان با تاسيس نظام سلامت ملي(NHS )آغاز شد.
ايران: اين جنبش تحت عنوان : حاكميت باليني ( clinical governance)
در آبان ماه 1388 طي نامه اي از وزارت بهداشت درمان و آموزش كشور به دانشگاه هاي علوم پزشكي ابلاغ شد در سطوح مختلف آغاز به كار كرد.
حاكميت باليني: انجام به موقع خدمات به شيوه صحيح در زمان و مكان مناسب براي بيماران در جهت دستيابي به نتايج متوازن و اثر بخش مي باشد.
1-مشاركت عمومي : مشاركت پرسنل بخش و بيماران در بيان مشكلاتي كه در هنگام مراجعه،طي درمان و در زمان پيگيري مورد نياز درمان با آن مواجه مي شوند.
2-آموزش و ياد گيري: آموزش كار كنان وبيماران جهت مشاركت در بيان موارد قابل بررسي
3-مديريت خطر: بررسي عوامل خطرزاي محيط فيزيكي و خطاهاي انجام شده در كادرپزشكي (مثال:آياروش درمان مناسب ترين روش بوده است يا خير و ......)
4-مديريت نيروي انساني: توجه به تخصص پرسنل بخش در پست هاي كاري و چيدمان صحيح تعداد نيروها در واحد هاي مختلف و...
5-اثر بخشي باليني: ارائه راهكارهايي جهت كاهش طول مدت اقامت بيمار، چگونگي پيگيري صحيح پس از درمان و....
6-مميزي باليني: تعين استاندارهاي لازم،بررسي وضعيت موجود،و ارزيابي عدم انطباق ها و رسيدگي به خطاهاي كادر پزشكي
7- استفاده از اطلاعات: با توجه به اينكه حاكميت باليني به سمت چينش مناسب و استاندارد منابع موجود پيش ميرود دسترسي آسان به اطلاعات موجود و به كار گيري آن در برنامه ها مي تواند اساسي ترين نقش را داشته باشد و استفاده از فناوري اطلاعات در اين امر ضروري به نظر مي رسد.